امام فرمود: چرا نباشم؟، که خبر راستگوترین راستگویان(یعنی خدا) به من رسید که من و شما می میریم. مردمی مرگ را شناختند و آن را پیش چشم خود داشتند و منکر آن نشدند که مرگ آنان را خواهد ربود و تسلیم امر آفریدگار خود گشتند.(عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص2) از این دو واقعه نکته های کاربردی فراوانی برای زندگی خود می توانیم بیاموزیم که به پنج مورد از آنها اشاره می کنیم: یک – حوادث دنیا هر قدر هم که تلخ و ناگوار باشند، قابل تحمل هستند؛ هر کس خود را در برابر مشکلات ناتوان می بیند، در حقیقت بزرگی خودش را نادیده گرفته است و هنوز سر بلند نکرده است که نگاهی وسیعتر به جهان بیندازد. دو- پیدا شدن ناگواریها نباید ما را در انجام کارهای درستمان سست کند. امام صادق علیه السلام با اینکه خبر درگذشت عزیزی را شنید، کار درستی که در دست داشت، رها نکرد تا بدون فایده بی تابی کند. حتی موقع غذا خوردن، مراقبت نمود که میهمانان بتوانند راحت غذای خود را بخورند. آیا سزاوار است ما در برابر مشکلات کوچک خود افسرده و بیکاره و ناامید شویم؟ بخلاف آنچه تصور می شود، یاد مرگ کردن افسردگی نمی آورد، بلکه توان انسان را در ادامه دادن زندگی و حرکت استوار خود بسیار می افزاید و بعلاوه در هنگام هجوم سختی ها و مصیبتها نیز افسردگی را از بین می برد سه – قلب اولیاء خدا پر از محبت است. از مرگ عزیز خود غصه دار می شود اما محبتی که به خدا دارد از بقیه چیزها بیشتر است. در نتیجه به قضای خدا راضی می شود و بی تابی نمی کند. یک لحظه می ایستد و می نشیند و « انا لله» می گوید و سوگواری و تشییع و تدفین را به وقت مناسب خود، یعنی بعد از کاری که اکنون در دست دارد می سپارد. چهار – به علت آنکه می دانیم مرگ حق است و حتما پیش می آید، باید مراقب باشیم که آن را هیچگاه از یاد نبریم. مولای ما حضرت صادق علیه السلام اینگونه بود و آنچه درباره مرگ آگاهان فرموده است، در درجه اول درباره خودش صادق است که « مردمی مرگ را شناختند و آنان را پیش چشم خود داشتند و منکر آن نشدند که مرگ آنان را خواهد ربود و تسلیم امر آفریدگار خود گشتند.» پنج – بخلاف آنچه تصور می شود، یاد مرگ کردن افسردگی نمی آورد، بلکه توان انسان را در ادامه دادن زندگی و حرکت استوار خود بسیار می افزاید و بعلاوه در هنگام هجوم سختی ها و مصیبتها نیز افسردگی را از بین می برد.
روح الله رستگارصفت
نظرات شما عزیزان: